- این مقاله برای نخستین بار در شمارههای ۱۵ تا ۱۸ فصل نامه کوه توسط مرتض دزفولی نوشته شده است.
مقدمه
پیش از شروع مقاله، بیان این توضیح از جانب نگارنده ضروری است که مطالب به دو صورت گردآوری شدهاند:
۱- مطالب موجود در کتابها یا نشریات که به طور کامل یا خلاصه با ذکر منبع آمده است.
۲- مطالبی که به صورت شفاهی از کوهنوردان یا افراد دیگر شنیده شده که آن هم با ذکر نام گوینده آمده است.
نگارنده در هیچ موردی اظهار نظر شخصی نکرده و تمام شنیدهها و خواندههای خود را نگاشته است.
وجه تسمیه کوهها، قسمتی از فرهنگ کوهنوردی، جغرافیایی، تاریخی، ادبی و فولکلوریک ما را روشن میکند. باید گفت که به هیچ وجه نمیتوان نظریهای را به طور کامل مردود شمرد، حتی در مواردی که وجه تسمیه یک کوه به صورت عامیانه بیان شود. گاهی اوقات ممکن است وجه تسمیه عامیانه ما را به سوی وجه تسمیه واقعی هدایت کند.
در این نوشتار، از کتابها و نشریههای زیادی به عنوان مرجع یاد شده است. نگارنده وظیفه خود میداند که از دو کتاب دیگر یاد کند که از آنها نیز استفاده کرده، ولی نامی از آنها در بین مراجع وجود ندارد:
۱- “کوهها و کوهنامه ایران” تألیف آقای عباس جعفری
۲- “نام مکان های جغرافیایی در بستر زمان” تألیف خانم مهرالزمان نوبان
هر کوهی نامی دارد و تمام نامها دارای معنا هستند. نام کوهها خود به خود بهوجود نیامده است: بلکه آنها را به دلایل گوناگونی نامگذاری کردهاند. در گذر زمان، بسیاری از این دلایل فراموش شده، ولی نام کوهها همچنان باقی مانده است. دلیل نامگذاری یا وجه تسمیه، جنبههای مختلف یک نام را از دیدگاههای گوناگون بررسی میکند. در مورد نام کوهها، این دیدگاهها می تواند اسطورهای، مذهبی، تاریخی، جغرافیایی، فولکلوریک و یا موارد دیگر باشد. این نوشتار از دو بخش تشکیل میشود: در بخش اول، عوامل مؤثر در نامگذاری کوهها به طور عمومی بررسی شده و در بخش دوم، وجه تسمیه کوههای ایران به ترتیب الفبا، فهرست شده است.
الف. عوامل مؤثر در نامگذاری
کوههای ایران را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
۱- رنگ: به طور تقریبی از نام بیشترین رنگها در نامگذاری کوههای ایران استفاده شده است. به تصور نخستین کسانی که کوهها را نامگذاری کرده اند، شباهتی بین آن کوه و رنگی که کوه را با آن خواندهاند وجود داشته است؛ مثلا، برفی که روی کوههاست و مدت زیادی روی آن میماند، آن را سفید میکند. در ایران ۷۰ کوه وجود دارد که نام آنها فقط سفید است و این به غیر از کوههایی است که پیشوند یا پسوند سفید دارند، مانند: سفیدخانی، سفید چشمه، کمرسفید و سنگ سفید. از سوی دیگر نام تمام کوهها به فارسی نیست. تعداد زیادی از کوههای ایران نام ترکی دارند، مانند: آق بلاغ، آق تپه، آق داش، آق داغ، آق دربند و آق مزار. (در زبان ترکی به سفید “آق” گفته میشود) کوهها اگر از زاویه پشت به نور دیده شود یا از مواد و سنگهایی به رنگ سیاه تشکیل شده باشد، سیاه به نظر می رسد. ۳۲ کوه با نام “سیاه کوه” در ایران وجود دارد و ۶۸ کوه با پیشوند سیاه که مهمترین “سیاهها” عبارت است از: سیاه بند، سیاه گوک، سیاه خانی، سیاه تخت، سیاه پال و سیاه کمان.
نام رنگهای دیگری چون زرد، قرمز و سبز نیز به بسیاری از کوهها اطلاق میشود. نام زرد به دلیل رگههای آهکی زرد، نام قرمز به دلیل وجود خاک رس و نام سبز به دلیل پوشش گیاهی به کوهها داده شده است.
۲- عدد: گروه دوم ترکیب عدد با اسامی کوههاست به ویژه اعدادی که حالت تقدس دارند، مانند: چهار (یال چهار پالون)، هفت (هفت سران لار، هفت خوانی)، چهل (چهل تن، چهل نابالغان، چهل چشمه، چهل دختر، چهل خشت و چهل شهیدان)، هفتاد (هفتاد قله).
۳- جنس: وجود سنگ آهن، شیشه، گچ، نمک، سنگ سفید، سنگ سیاه، نقره، فیروزه و کانیهای گوناگون، کوههایی به همان نامها را بهوجود آورده است. در ایران ۱۸ کوه به نام گچ و ۷۷ کوه نمک و نمکی داریم.
۴- جانوران: از نام جانوران هم در نامگذاریها استفاده شده است: خرسان، کرکس، شیرکوه، گرک، پلنگ کوه، خرگوشان، کفتارکوه، اشتران کوه، گاوچال، مارکوه، میش چال و تخت خرس.
۵- گیاهان: بعضی از کوهها به دلیل نزدیکی به مزرعه یا محل کاشت محصولی خاص نامگذاری شده اند، مانند: دشت آلو، دره سیب، دره انجیر و بادامستان. وجود گلهای زرد، درخت سنجد و گون هم نامهای کوه گل زرد، کوه چشمه سنجد و گردنه گون پشته را بهوجود آورده است.
۶- مکانهای مذهبی: وجود آرامگاه بسیاری از امامزادهها یا اشخاص مذهبی در دامنه کوهها دلیلی برای نامیدن کوهها به نام آن اشخاص بوده است: کوههای امامزاده عبدالله، امامزاده قاسم، ابوذر، امامزاده باباسرخه و امامزاده هاشم از این جملهاند. کوههایی که بر مبنای اعتقادات مذهبی (کوه الله داغ و کوه الله اکبر) نامگذاری میشوند نیز در این گروه جای دارند.
۷- شخصیتهای تاریخی و افسانهای: نامگذاری کوههای تخت سلیمان، بلقیس و کوههایی که نامی از قهرمانان افسانهای چون رستم دارند نیز با الهام گرفتن از شخصیتهای تاریخی و افسانهای صورت گرفته است. (در همین مقاله به دلیل نامگذاری تخت سلیمان و چک چک توجه کنید.)
آتشگاه
در غرب اصفهان و در شمال دره زایندهرود، تودهی کوچکی به نام کوه آتشگاه با ارتفاع ۱۶۷۰ متر قرار دارد. این کوه در زمان ساسانیان محل آتشکده بوده است.
جغرافیای استان اصفهان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص۱۳
آثار ملی اصفهان، ص۱۱۷
آلمابلاغ
واژهای ترکی و به معنای چشمهی سیب میباشد. آبهای منطقه آلمابلاغ سبک و گوارا بوده و اغلب فاقد مواد زاید میباشند و شاید اطلاق این نام از همین نشات گرفته باشد.
کتاب قلههای الوند، ص۳۱
آویدر
این کوه در جنوب غربی شهر سنندج قرار دارد. چشمههای آب صاف و گوارایی در کمر کوه جاری است و از آب این کوه، آسیابهای زیادی در درهی آبیدر دایر است. واژهی آبیدر در اصل ((آویدر)) بوده، که ((آو)) در اصطلاح کردی مخفف آب است. بنابراین لفظ آویدر به معنی کوه با آب است.
تحفهی ناصری، ص۶۵
اخلومد
درهای در نزدیکی مشهد است. هنگام حملهی اعراب سرداری عرب به نام خالد مامور فتح این دره بود. مردم این دره، هرگاه سربازان خالد را میدیدند فریاد میکردند: خالد آمد و به تدریج اسم این دره به اخلومد تبدیل شد.
عباس جعفری
البرز
البرز در پهلوی، هربرز، هرهبرز، هربورس و در اوستا، هره برزئیتی و یا هارابرزایتی نامیده شده است. این اسم مرکب از دو جزء هر به معنی کوه و برز به معنی بالا، بلند و بزرگ و در مجموع به معنی کوه بلند، کوه مرتفع و کوه بزرگ است.
فرهنگ دهخدا و معین
الموت
قلعهی الموت را به سبب ارتفاعی که دارد ((الهموت)) گفتند یعنی عقاب آشیان، زیرا ((اله)) به معنی عقاب و ((آموت)) به معنی آشیان است و چون عقاب در جاهای بلند آشیان میکند، آن قلعه را بدین نام خواندهاند و به کثرت استعمال ((الموت)) شده است. نام کوه از این قلعه است.
لغت نامه دهخدا
الوند
واقع در جنوب غربی همدان. میگویند الوند در اصل اروند بوده که به علت کثرت استعمال تغییر یافته است. الوند از ال و پسوند وند تشکیل شده که وند به معنی مکان، جا و ال به معنی تندی و سربالایی زیاد میباشد. بنابراین الوند به معنای جایی که سربالایی تند و بسیار زیاد دارد.
بر فراز قلههای الوند، ص۲۵ و ۲۶
الوند نام کوهی در جنوب همدان است. این نام در متون پهلوی اروند و در اوستا ائورونت ضبط شده است.
نامه کمره، جلد۱، ص۲۹۸
گویند شخصی در آن کوه آسوده است که نام او اروند بوده، به همین سبب کوه را به نام او خواندند.
برهان قاطع، ص۱۱۱
بزقوش
این کوه در جنوب کوهستان سبلان واقع شده و حدود ۱۲۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر عرض دارد. چون رشته کوه مزبور به شکل گوش بز است به همین سبب آن را بز گوش نامیدهاند.
اردبیل شهر مقدس، ص۲۲
بیرگ
کوه بیرگ یکی از ارتفاعات بلوچستان است. چون این کوه در منطقه بلندتر از سایر کوهها است بیرق نامیده شده است که در زبان بلوچی ق به گ تبدیل شده و بیرگ خوانده میشود.
جغرافیای استان سیستان و بلوچستان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص۲
بیستون
بیستون در پارسی باستان بغستان تلفظ میشده که مرکب از دو جزء ((بغ)) و ((ستان)) بوده است که به معنی محل پرستش خدا میباشد. چون ایرانیان فراز کوهها را برای ستایش خدا مناسبتر میدانستند، این کوه مرتفع را جایگاه نیایش خدا نامیدند.
نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، ص۴۰۰
پاتاق
کوه زاگرس به فارسی پاتاق خوانده میشود. چون کوههای مذکور به شکل تاق میباشند، به این نام منسوب شده است.
جغرافیای مفصل ایران جلد نخست، ص۳
لغتنامه دهخدا
پشتکوه- پیشکوه
لرستان از قدیم به دو قسمت مشخص پیشکوه و پشتکوه تقسیم شده که به وسیلهی رشتهی عظیم کبیرکوه از همدیگر جدا شدهاند. وجه تسمیهی این دو قسمت مشخص این است که یکی در مشرق یا پیشکوه و دیگری در غرب یا پشتکوه واقع شده است.
ایرانشهر
پلنگان
کوه پلنگان از ارتفاعات شرقی دشت لوت است که در شرق آبخوران قرار دارد. چون در کوههای سیستان بین زابل و نهبندان پلنگ فراوان است، به همین سبب کوهی که در آنجا است پلنگان نام گرفته است.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص۵۱
تخت
در حدود یک کیلومتری جنوب غربی ده قلیآباد( در ۱۲ کیلومتری راه شوسه تهران- همدان) رشته کوه سنگی بزرگی به نام کوه تخت قرار دارد. این کوه دارای شکل نمایان و مخصوصی است و تا قله، مانند دیوار آهکی به هوا سربرکشیده و چون دژی است که گراگرد حصار ستبری فرا گرفته باشد. چون قله کوه خیلی تخت میباشد، به این نام منسوب شده است.
کوهها و غارهای ایران، ص۳۸۵
تخت نادر
در ارتفاع ۲۹۰۰ متر قرار دارد و آن را نادر از این جهت نامیدهاند که چنین چمنزاری کمیاب است و به پندار برخی نادرشاه در موقعی که برای جنگ با عثمانی به همدان آمده در آن تخت و چادر خود را برپا نموده است.
کتاب قلههای الوند، ص۲۴
تفتان
دربارهی نام تفتان برخی معتقدند که این نام از واژهی تفت به معنای گرم و سوزان آمده است و این نامگذاری به سبب خروج دمههای آتشفشانی مرکب از بخارآب و گازگوگرد از دهانهی آن است.
جغرافیای مفصل ایران
توچال
به معنی چال آبگیر و دریاچهی کوچک است. چون قلهی توچال در کنار دریاچه قرار دارد آن را بدین نام خواندهاند.
تهران در گذشته و حال
توزگی
آبخوران موقع جغرافیایی مناسبی سر راه زاهدان و نه دارد. در شرق آن کوه چاه رحمان است و آن طرف کوه چاه رحمان، کوه توزگی قرار دارد. توز اسم گیاه است.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص۳۰۹
جانستون
جانستون مخفف جان ستان است. دشت پای کوه به قدری زیبا است که جان را میستاند.
جفتان
سومین قله رشتهکوه پلوار که نام دیگر آن سیرچ است. وجه تسمیه این قله به دلیل جفت بودن دو قله در جوار یکدیگر است که اهالی پیرامون کوه، این نام را بر آن نهادهاند.
کتاب کوههای کرمان
جوپار
نام این کوه از روستای پای کوه گرفته شده است و وجه تسمیه آن: این شهر دارای دو قنات است به همین علت آن را جویبار نام نهادهاند که به تخفیف جوپار شده است.
هشت سال در ایران، ص۲۹۰
قلهی جوپار به لک غار و سه شاخ بزرگ نیز معروف است. در لهجهی کرمانی لک به معنای بلندی است و چون در جنوب این قله، غار یخنیا واقع گردیده است جنوبیها به آن لک غار میگویند اما در شمال کوه قله با سه سه ستیغ بلند نمایان است که از دوردست و به ویژه در غروب به طرز بسیار زیبایی خودنمایی میکند این سه ستیغ را سهشاخ بزرگ مینامند.
کتاب کوههای کرمان
وجه تسمیهی جوپار این است که ایلات و قبایل بادیهنشین آن را جای پارسال مینامیدهاند و به تدریج جوپار شده است.
کتاب سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ص۴۱۹ و ۴۲۰
جهان بین
رشته کوه جهان بین در حومه شهر کرد قرار دارد. چون از فراز قله چلیچه، مرتفعترین قله رشته جهان بین، منطقه عظیمی شامل شهرکرد و شهرهای نجفآباد و اصفهان کاملا دیده میشود به همین مناسبت به آن نام جهان بین دادهاند.
کتاب کوهها و غارهای ایران،ص۲۵۷
چاه برف
در منطقه خبر کرمان. دارای حفرهای است که برف دائمی در آن موجود است.
کتاب کوههای کرمان
چپکرو
کوهنوردان به دلیل تمایل قله به جهت غرب و سمت چپ نام چپکرو را بر آن نهادهاند.
چکچک
نیکبانو، یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در حملهی اعراب فرار میکند تا به کوهی در نزدیک یزد میرسد و در آنجا با حال زار شروع به گریه میکند. از چکچک گریهی او چشمهای از کوه میجوشد و چکچک به پایین میریزد و نیکبانو ناپدید میشود. زرتشتیان زیارتگاهی در آن محل میسازند و کوه به چکچک معروف میشود.
چهل نابالغان
چون در فراز یکی از قلل منطقه به ارتفاع ۴۰۵۰ متر آثار سنگ قبر وجود دارد مردم منطقه تعداد آنها را چهل دانسته و اعتقاد دارند که ۴۰ تن از راشدین در این منطقه به شهادت رسیدهاند و اقوال مختلفی در مورد آنها بر سر زبانهاست که سینه به سینه نقل شده لذا این قله به همین مناسبت چهل تن نابالغان نامیده شده است.
کوهنامه مانگ هلات، شماره۶
چهلتن
کوه تفتان در اصطلاح محلی به چهلتن معروف است. در مورد وجهتسمیهی چهلتن چنین روایت است که روزی چهل تن از راشدین مذهبی در این کوه پدید آمده سپس از نظر غایب شدند. سکنهی این حول و حوش در اوایل این کوه را به احترام آن چهل تن ستایش و برای آن قربانیهای زیاد کردهاند.
خرسان
از کوههای تخت سلیمان. به مناسبت وجود خرسهای زیاد در این منطقه آن را خرسان نامیدهاند.
کتاب کوهها و غارهای ایران، ص۳۲۰
خرسنگ
واژه خر اگر در کلمههای مرکب به صورت پیشوند آید به معنای بزرگ و نتراشیده و ناهموار به کار میرود. خرسنگ یعنی جایی که در آن سنگهای بزرگ و نتراشیده و ناهموار قرار دارد.
فرهنگ معین
درفک
واژهی درفک مرکب از دو حرف دال و فک میباشد. دال در زبان و لهجهی مردم گیل و دیلم نام پرندهای است بزرگ و شکاری که در ارتفاعات جواهردشت، الموت، عمارلو، طالقان و اشکور فراوان دیده میشود و زیر بالهای آن سفید است. واژهی فک در لهجهی همان اهالی به معنای آشیانه است. بنابراین در مجموع آشیانهی پرندهی شکاری کوهستان معنی میدهد.
سرزمین و مردم گیل و دیلم
درکه
واژه درکه مصغر دره به معنی دره کوچک است.
تاریخ تهران
درمیان
واقع در جبال بارز. وجه تسمیه این قله به دلیل وسط قرار گرفتن قله و محصوربودن آن توسط ارتفاعات دیگر منطقه است.
کتاب کوههای کرمان
دریاکوه
واقع در شمال غربی کوه چهل نابالغان لرستان. سابقا دریاچهی وسیعی بوده که به مرور راه پیدا کرده و آبهای آن خارج شده است. خشک شدن این دریا پس از ورود اقوام آرین اتفاق افتاده و بعدها به این کوه اسم دریاکوه را دادهاند.
جغرافیای مفصل ایران، جلد۱، ص۵۱
دشت میشان
چون محل تجمع عشایر و گلهداران بوده این نام را گرفته است. اما میشان مفهوم دیگری هم دارد. در کتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ا.برتلس مترجم کتاب آورده است که میشان نمودی از میتره- میترا خدای آفتاب ایرانیان باستان است. میدان میشان هم که محل مناسبی برای دیدار طلوع خورشید میتواند از چنین مفهومی گرفته شده باشد.
کتاب قلههای الوند، ص۲۳
دماوند
دماوند یا دنباوند مرکب از دو جزء دم به معنای دمه و بخار و پسوند آوند. به معنای دارای دمه و دود و بخار.
به نقل از فرهنگ معین، جلد۵، ص۵۳۶
دوبیسل
نام یخچالی در کوه دماوند است. اصل آن دیو- سل بوده و به مرور به دوبیسل تبدیل شده است. دیو به همان معنای امروزی و سل به معنای آبشار است.
گفتگو با محمد موسوینژاد
رحمت
در ۶۰ کیلومتری مرودشت است. آثار تخت جمشید در دامنهی غربی این کوه قرار دارد. این نام به مناسبت برآمدن خورشید یا مهر فروزان از پشت کوه به آن داده شده است. در حقیقت کوه رحمت ترجمه تحتاللفظی کوهمهر یا کمهر است.
نگرشی کوتاه بر تاریخ و جغرافیای تاریخی
زاگرس
بنا به نظر آقای دکتر پرویز اذکائی نام زاگرس برگرفته شده از نام یکی از قبایل ماد به نام ساگارتی بوده که با تغییر ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبدیل شده است.
کوههای همدان، ص۱۴
واژه زاکرو به معنی پشتهی بلند سربرکشیده است و همین واژه در نزد یونانیان زاگرس شده است.
خوزستان
زردکوه
به واسطهی طبقات آهکی زرد به این نام معروف شده است.
جغرافیای استان اصفهان، ص۵
زنده
در ۱۱۵ کیلومتری شمال غربی ایرانشهر کوه بزمان یا زنده قرار دارد. زنده از نام حضرت خضر پیامبر که همیشه زنده است گرفته شده و قدمگاهی هم در دامنهی این کوه وجود دارد.
جغرافیای استان سیستان و بلوچستان
سبلان
سبلان را در محل سولان گویند. بعضی آنرا برگرفته از کلمهی ترکیسو-آلان به معنی آبگیر میدانند. شاید این وجه تسمیه به سبب وجود برفهای دایمی بوده که همیشه آبها و چشمهها از آن جاری است.
اردبیل شهر مقدس
سرده
در نزدیکی ملایر است و چون این کوه پشت به آفتاب بیشتری نسبت به کوه گرمه دارد بنابراین به کوه سرده معروف شده است.
مختصری پیرامون آثار مذهبی، تاریخی و دیدنیهای استان همدان
سفیدخانی
در ۱۸ کیلومتری جنوب اراک است. نام آن به دلیل برف زیادی است که در زمستان بر پیکر عظیم و پرهیبت کوه مینشیند و در بیشتر ایام سال، حتا در اوایل تابستان برف دارد.
کوهها و غارهای ایران
سفیدکوه
در شمال دامغان قرار دارد. صفت سفیدی برای این کوه به سبب وجود صخرههای گنیس و گرانیت در این کوه است که در آفتاب میدرخشد. بعضی دیگر عقیده دارند نام این کوه به دلیل برفهای زمستانی آن است.
کوهها و غارهای ایران
سن سیمره
کوه منفرد سنسیمره از جهت شمال مشرف به کرمانشاه است. سیمره زنی عرب بود و دندانی درشت و برآمدهتر از دندانهای دیگر داشت. سپاهیان مسلمان، هنگام عبور از این محل به طرف نهاوند این کوه را بدین نام خواندند.
جغرافیای تاریخی شهرها
سوادکوه
سوادکوه امروزی قبلا پدشخوارگر نام داشت و بعد فرشوارکوه= بدشوارکوه= شواتکوه=سواتهکوه= سوادکوه
مازندران، جغرافیای تاریخی و اقتصادی، ص۱۰و۱۱
سیوله
یخچال سیوله از ترکیب سیو- له تشکیل شده است. سیو به معنای سیاه و له به معنی سیلاب.
گفتگو با محمد موسوینژاد
شانهکوه
به علت وجود تختهسنگهای بزرگ که از دور شبیه به دندانههای شانه هستند کوهنوردان به آن شانهکوه نام نهادند.
شاهزنده
در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی اراک قرار دارد. این کوه به شازند یا شاهزند معروف است. گویند کیخسرو در این غار پنهان شده است و روزی فریدونوار سر از غار بیرون خواهد کشید و دنیا را پر از فر کیانی خواهد کرد. از اینرو، کیخسرو ملقب به شاهزنده شده است.
جغرافیای استان مرکزی
شمشیربرید
ناصرخسرو که در قرن ۵ هجری اصفهان را دیده است مینویسد: و به راه کوهستان روی به اصفهان نهادیم. در راه به کوهی رسیدیم. درهای تنگ بود. عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است و آن را شمشیر برید میگفتند.
گنجینهی آثار تاریخی اصفهان
شهربابک
کوه شهربابک از ارتفاعات شهربابک است. شهربابک از شهرهای قدیمی ایران است و بنای آن را به بابک پدر اردشیربابکان نسبت میدهند.
جغرافیای استان کرمان
شیرکوه
واقع در جنوب غربی یزد. دو روایت برای وجه تسمیه وجود دارد۱- شکل کوه مانند شیری است که سر بر دست نهاده و خفته است۲- قله این کوه در بیشتر روزهای سال از برف پوشیده و به رنگ شیر، سفید است.
جغرافیای تاریخی شهرها
شیشه
در شرق شهرستان بیرجند واقع است. نامگذاری کوه شیشه به دلیل ترکیبات سنگ شیشه و سنگ طلق در آن کوه است.
خراسان
صفه
در ۵ کیلومتری جنوب اصفهان است. به نظر میرسد که شکل کوه و قسمت صفحه مانندی که در دل کوه قرار دارد، باعث شده تا در تلفظ عامه نام صفه به آن داده شود.
هنر و مردم
طاف
کوهی است بلند که از خرمآباد به خوبی دیده میشود. به سبب آنکه یخها و برفهای ستیغ کوه از بلندی به پایین ریخته و آبشاری به وجود آورده طاف (در زبان لری به آبشار طاف گویند) نام گرفته است.
جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان
قزل ارسلان
قزل ارسلان سلجوقی آن را یکی از پایگاههای دیدهبانی خود قرار داده که جاده عراق به ایران را همیشه زیرنظر داشته باشد.
قلههای الوند، ص۱۵
قلعه دختر
بر فراز این کوه آتشکدهای است که از زمان ساسانیان به جای مانده است. در آن هنگام پارهای از آتشگاهها به نام ناهید از ایزدان آیین زردشتی بنا میشده است و چون از میان تمام ایردان اوستا تنها نام این ایزد به صورت مونث ظاهر میشده است بناها و زیارتگاههایی که به ناهید معروف بوده به نام قلعه یا قصر دختر نامیده شده است.
کافرکوه
در امتداد دیوار عظیم پلوار واقع شده است. وجه تسمیه این قله به دلیل سختی و خشنی صخرهها و دیوارههایش میباشد.
کوههای کرمان
کبیرکوه
این کلمه تحریف شده کورکوه از سلسله جبال لرستان جنوبی است و منطقه را به دو قسمت پیشکوه و پشتکوه تقسیم کرده است. وجه تسمیه کوه به مناسبت درختان کوری است که در آن وجود دارد.
سفرنامه الموت، لرستان و ایلام، ص۷۴
کرکس
در ۱۲ کیلومتری جنوب غربی نطنز قرار دارد. حمداله مستوفی دربارهی کرکس نوشته است: کوهی سخت بلند است و از بلندی کرکس بر فرازش نمیرود.
کلاغ لان
اینجا را کلاغلان نامیدهاند زیرا در روزهای دور گذشته مامن و مرکز کلاغهایی بوده که در صخرههای آن لانه میکردهاند.
کتاب قلههای الوند، ص۲۷
کل قدوس
واقع در رشته دنا. قله قدوس دنا به زبان محلی به نام کل قدویس یعنی قله پاک و بلند معروف است.
کتاب کوهها و غارهای ایران، ص۳۳۳
کمره
در جنوب اراک واقع است. شهرستان خمین را در قدیم کمره مینامیدند و نام خمین از دو سدهی پیش به مرکز کمره اطلاق شده است. این شهر را شهربانو نامی که دختر موبد موبدان بوده بنا نهاده است. نام کوه کمره از کمرهی قدیم گرفته شده است.
جغرافیای استان مرکزی
کوهبنان
کوهبنان در شمال زرند، استان کرمان، قرار دارد. چون بلندترین نقطهی مرزی کرمان کوهبنان است، در زمان قدیم افرادی از طرف حکومت مامور میشدند که در بالای کوه مستقر شده و اطلاعات لازم را برسانند. آنها را کوهبانان میگفتند و به همین سبب این محل را کوهبنان نامیدند.
با من به کرمان بیایید، ص۷۳
جغرافیای استان کرمان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص۲۵
کوهرنگ
کرنگ(کوه+رنگ) نام بلوکی در کوههای بختیاری بوده است و نام رودخانه و کوه کرنگ از آن گرفته شده است. کرنگ در قدیم نام شهری در کوهستان بختیاری بوده که آن را وهشت هرمز یا بهشت هرمز میگفتهاند. نام رود کوهرنگ از نام این شهر گرفته شده است.
رشد آموزش جغرافیا، شماره۲/۲۰؟/ ص۳۰
کوهکیلویه
در جنوب غربی دنا واقع است. چون درخت زالزالک یا گیلک در این کوهستان بیش از دیگر نقاط فارس است پس از افزودن یه به این نام مرسوم شده است. اعتقاد دیگر بر این است که شخصی به نام گیلویه اهل الوار بر این کوهستان فرمانروا شده است.
گرمه
شهر ملایر در دامنهی کوه گرمه قرار دارد. ارتفاع این کوه ۲۲۰۶ متر است. وجه تسمیه کوه گرمه به علت موقعیت جغرافیایی و حالت طبیعی آن است. چون کوه رو به آفتاب است و حتا در سردترین روزهای زمستان نیز برف در آن دوام نمیآورد به همین سبب آن را کوه گرمه نامیدهاند.
کتاب همدان مختصری پیرامون آثار مذهبی تاریخی و دیدنیهای استان همدان، ص۶۸
ملک محمد
کوه ملک محمد در شمال لوت مرکزی قرار دارد. ملک محمد نامی راهنمای دکتر گابریل در دشت لوت بوده است. نام او را بر این کوه نهادند.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص۱۶۶
میان سه چال
کوههای شمالی، البرز، البرز غربی، بخش شمالی. این کوه میان سه چال معروف منطقهی تخت سلیمان قرار دارد: سرچال، علمچال، تخت چال.
مرتضی دزفولی
میانکوه
در منطقهی بختیاری واقع است. چون این کوه بین زردکوه و سفیدکوه قرار دارد آن را میان کوه مینامند.
سفر به دیار بختیاری
هزار
فراوانی وجود گیاهان معطر و داروئی گوناگونی است که قبلا به هزارگیاه معروف بوده و وجود گیاهان معطری که عطر آن فضای کوهستان را آکنده میسازد.
کتاب کوههای کرمان
کوه هزار را به مناسبت هزاران گل و گیاه این منطقه هزار مینامند، رایحه گل و گیاه و انواع و اقسام نباتات این حوالی مشام را عطرآگین میسازد.
کتاب سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ص۴۳۵
هزارمسجد
به واسطه داشتن ستونهای مرتفعی از سنگ بازالت در قله که از دور شبیه به منارههای متعدد است آن را هزار مسجد خواندهاند.
فرهنگ معین
در کوه هزار مسجد خانقاههای عدیده و معتبر بوده و شاید بدین لحاظ معروف به هزارمسجد شده.
جغرافیای تاریخی قوچان به نقل از مطلع الشمس، ص۸۳

